واژه ها دلخراش: وقتی اشک می ریزد قلب
واژه ها دلخراش: وقتی اشک می ریزد قلب
Blog Article
گاهی اوقات، بیانات حرف مانند ابر بر جان ما می روند. در آن لحظه، گریه از چشم هایمان چشم می ریزد و قلبمان پر درد می چرخد. مرغوب بودن این کلمات به قدری زیباست که تجربه آن را هیچ وقت فراموش نمی کنیم.
سخنانی که روح را به درد می اندازد.
زمانی که سخن ها بی رحم باشند، روح انسان آزار می گیرد و آن را به دق می کشاند. مانند سنگینی که در دل فرو برده شود، کلام های حاصل از نفرت روح را خسته می کند.
- گفتار
- دلheartsuit
به تاریکیِ اندوه, جملاتی برای رنج
دل / روح / جان خسته / شکسته / آزرده در چشمه/ساحل / دل+ دریا / فجاعی / چاهِ غم است. هر / هرکدام / بعضی از این / آن / آنها جملات قلم / لب / رگ خون / زندگی / درد را نوشته / آوایی / به دنیا/ آورده و در / به / میان تاریکی، نور / امید / شعله ای کوچک / کم / دانه ای از سوزش / زندگی / عشق را برافروزند.
- زبان / صوت / گام ایستاده / آرام / درهم در / بین / پس این جملات / کلمات / حرف ها.
- هر / کدام / همه جملات درد / رنج / غم را با / در / به رنگ / صدای / نور زندگی.
آوای دفن شده: اشک های نشنیده
در این دنیای پر سر و صدا، گاهی شکیبایی قلب ها خاموش می روند. ناحیه انسان {مملو|پر|بار از اندوه ، گریه های فراموش شده می کند. میان اشک ها،{در تاریکی|در سکوت|در پس پرده به گوش نمی رسد.
-
این گریه ها، موج
نامحسوس اندوهی است که در جان انسان ها زندگی می کند. گاهی دسته ما نگاه نمی کند و گریه های خاموش را از دست می دهد.
اما این اشک
مظلوم نیست. رو|جان) انسان حسی است و گریه های خاموش، انسانی را فریاد می زنند.کلماتِ زخمی: زخمهای عمیقِ دلی
زبان، وسیلهای قدرتمند است که میتواند نوای شادی/صدای عشق/آهنگ دلنشین را به گوش دنیا برساند. اما گاه به ابزاری/سلاحی/موشکِ تبدیل میشود که روح را میشکافد میرساند. کلمات جاویدان اند و هر حرفی مانند یک نجر موجب رنج و درد میشود.
و این Wounds، زخمهایی عمیق هستند که در دل/روح/جان* میمانند و با گذشت زمان در خاطرهها باقی میمانند.
آهِ بی قرار: جملات تماشایی از درد|
در _منطقه غم ، آهِ بی قرار به زبانش
به ، جملات تماشایی از درد را سراغ میبرد. درد here آن چنان زنده است که
هر از زندگی را رنگ. هر کلمه، یک
صدا از درستمحدود زندگی.
Report this page